نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب 6410
برگی از خاطرات اسارت شهید «لشگری»؛
«شب صدای نازک زنانه‌ای نظر من را جلب کرد. بیشتر دقت کردم متوجه صحبت نگهبان‌ها با چند زن شدم که به فارسی تکلم می‌کردند از اینکه چند زن ایرانی اسیر شده بودند خیلی ناراحت شدم. بعد‌ها متوجه شدم آن‌ها توسط دشمن غافل‌گیر و اسیر شده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

برگی از خاطرات اسارت شهید«لشگری»؛
«به سالنی هدایت شدیم که قبلاً در آنجا شکنجه شده بودم. همه با چشم و دست بسته دور هم بودیم. به هر نفری یک پتوی کهنه و مندرس دادند. آن‌قدر ما را به این طرف و آن طرف برده بودند که از خستگی و گرسنگی جانی برایمان نمانده بود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳